گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس، آیین پایانی بخش وبلاگ نویسی قرآن طرح قرآن کتاب زندگی امروز با حضور معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و مدیر شبکه رادیویی قرآن در سالن آمفی تئاتر ساختمان شهدای رادیو سیما برگزار شد و از نفرات برتر تجلیل به عمل آمد.
در این مراسم محمدزاده، گسترش فعالیتهای قرآنی در فضای مجازی را یکی از مأموریتهای مهم رادیو قرآن دانست و گفت: همانطور که پیامبران الهی پیامرسانی را از لسان اقوام و گروههای صورت میدادند اکنون هم نیاز است تا با استفاده از فضای مجازی برای ترویج فرهنگ قرآن بهره برد.
در پایان این مراسم از نفرات برتر رشته وبلاگنویسی طرح «قرآن کتاب زندگی» و ترتیلخوانان ماه مبارک رمضان تجلیل شد که اسامی آنها به شرح ذیل است؛
اسامی برترین ترتیلخوانان ماه رمضان
محمدحسین سبزعلی
محمدحسین سعیدیان
عباس امامجمعه
حمیدرضا احمدیوفا
برگزیدگان رشته وبلاگنویسی
احمدعلی رضانژاد
سجاد سحرخوان
علی صفتزاده
ندا حقانی شمامی
امیرمحسن سلطاناحمدی
نادر حقانی شمامی
وهاب خدابخشی
پگاه گنجعلی
امیرعباس سبحانی
هدیهالسادات صادق موسوی
به گزارش خبرگزاری فارس، 336 اثر به دبیرخانه این جشنواره ارسال شده که 24 اثر به عنوان آثار برتر انتخاب و 10 اثر تجلیل شدند.
انتهای پیام/م.خ
|
||
| ||
نفرات برتر مسابقه دیجیتالی «روایتگر حمایت از کار و تولید ملی» از سوی فرهنگسرای فناوری اطلاعات معرفی و تجلیل شدند. |
||
کار و تولید ملی » در فضای مجازی، با هدف تبیین شعار سال مقام معظم رهبری مبنی بر «اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال» در قالب طراحی وبلاگ، وب سایت، مقاله، کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام در تابستان سال جاری برگزار شد. پس از داوری آثار ارسالی چهار نفر به عنوان نفرات برتر معرفی و تجلیل شدند که عبارتند از؛ نفر اول: نادر حقانی شمامی – وبلاگ:http://meydanehamase.persianblog.ir نفر دوم: فاطمه حیدری - عنوان مقاله: تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نفر سوم: اعظم سادات سرآبادانی – وبلاگ: http://olgoyemoqavemat.blog.ir/ نفر چهارم: فهیمه غلامی زارع زاده – کانال تلگرام: https://t.me/toolidmelli فراخوان مرحله سوم مسابقه «روایتگر » به زودی توسط فرهنگسرای فناوری اطلاعات اعلام میشود. علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن 66902138 تماس بگیرند. |
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراسم پایانی مسابقه خاطره نویسی « حوالی معجزه» 6 خرداد با معرفی برگزیدگان در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود. |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، 40 خاطره نویس برگزیده مسابقه « حوالی معجزه» با موضوع پیادهروی اربعین حسینی با اعلام نظر هیئت داوران، معرفی شدند. مهناز کیانی نژاد، حمیده کاظمی و نیلوفر ناظری به ترتیب نفراول، دوم و سوم این مسابقه ادبی و برنده جایزه سفر به کربلای معلی شدند. مراسم پایانی مسابقه خاطره نویسی « حوالی معجزه» که توسط مدیریت آفرینشهای ادبی معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار شد، 6 خرداد ساعت 17 با معرفی برگزیدگان در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود. اسامی برندگان مسابقه خاطره نویسی «حوالی معجزه» به شرح زیر است:
|
از شب قبل دلشوره شدیدی داشتم نمی دونم چرا شاید به خاطر حوادث روزهای گذشته بود شایدم به خاطر این بود که روز عاشوراست، بعد از خوردن صبحانه به سمت خیابان جمهوری حرکت کردم قرار بود پول نذری رو که تو کشوی مغازه بود روبه هیئت که ظهر برای مراسم عزاداری نذر داشت برسونم در بین راه کمتر مغازهای باز بود سکوت و غم غریبی در شهر حاکم بود گویی شهر لباس سیاه بر تن کرده بود به مغازه رسیدم و کرکرهی مغازه رو تا نیمهباز کردم داخل شدم پول نذری رو از داخل کشو برداشتم وزیر پیراهنم گذاشتم واومدم بیرون و کرکره رو پایین کشیدم قفل مغازه رو انداختم میخواستم حرکت کنم که صداهایی نظرم رو جلب کرد دیدم عدهای با ماسکهای سبز با سردادن شعار به هیئتهای عزاداری و مردم عزادار حمله وبی احترامی میکنند و هیئتها رو به آتش میکشند انگار که قسمتی از عاشورا تکرار شده بود، دودو آتش همهجارو گرفته بود تو فکر بودم که دلهره دیشبم بیجا نبوده که ناگهان یک سنگ به پیشونیم اصابت کرد روی زمین نشستم و خودم رو به کنار خیابون کشوندم چندنفری به سمت من میدویدند دستی به زیر پیرهنم زدم تواون لحظه فقط فکر پولهای نذری هیئت بودم اون چند نفر بهمحض رسیدن، من رو به باد کتک گرفتن تا همینجاش رو یادم می یاد تا اینکه چشمام روباز کردم دیدم تو بیمارستانم و حامد بالای سرمه از جام بلند شدم و اولین چیزی که گفتم این بود که پولهای نذری چی شد؟
حامد دستش رو روی شونم گذاشت و گفت: آروم عباس! نگران نباش پولها جاش امنه بچهها بهموقع رسوندنش به هیئت تو استراحت کن، نفس راحتی کشیدم.
حامد گفت که: اون روز من به خاطر ضربهای که به سرم خورده بود بیهوش شده بودم و حامد و منصور که دراون نزدیکیها و در تجمع عزا دارا بودن من رو به بیمارستان بردن و بعد منصور پول نذری رو به هیئت می رسونه و گفت که: اون عزادارای هیئت و محله با پیوستن به خیل عزاداران حسینی، آشوبها رو سرنگون کردند، از اون حادثه به بعد دیگه تو محرم و عاشورا دلهره برپایی مراسم عزاداری رو ندارم و فهمیدم که پرچم عزاداری امام حسین علیهالسلام و عاشورای حسینی در هر شرایطی بر پا می شه حتی اگر سنگ از آسمون بباره و اینکه چه ما باشیم وچه نباشیم این پرچم زمین نمی مونه. (1)